بدون شرح
برچسبها:
برچسبها:
میلاد فرخنده و با سعادت دخت رسالت- همسر ولایت- مادر امامت- باعث خلقت- شافع امت- جواز جنت- نزول رحمت- بانوی سراپرده عصمت و عظمت و کوثر پیامبر ، انسیه حورا ، اسوه تمام عیار مکارم و قله رفیع فضائل ، هدیه آسمانی خدا به رسول، بانوی ملکوت و جبروت، حضرت صدیقه طاهره (س)صدیقه کبری ، حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) را به پیشگاه حضرت مهدی موعود (عج) و تمام شیعیان جهان تبریک و تهنیت عرض می کنیم.
سرای احمد امشب رشک طور است
زمین و آسمان غرق سرور است
نهد پا در جهان دخت محمد-ص
به راهش از جهان گلریز حور است
یا فاطمه الزهراء اغثنی
اللهم عجل لولیک الفرج
برچسبها:
آیت الله مجتهدی تهرانی
♥•٠·
شخصی زیر درخت گردو ایستاده بود و میگفت: خدایا همه کارهایت درست است فقط نمیفهمم چرا گردوی به این کوچکی را بالای این درخت بزرگ قرار دادهای ولی هندوانه به آن بزرگی را لای بتههای کوچک. همینطور که داشت با خدا درددل میکرد ناگهان بادی وزید و گردویی روی صورتش افتاد و از بینیاش خون آمد. او به خودش آمد و گفت:خدایا کارت درست است. نمیدانم ندارد اگر یک هندوانه بالای درخت بود، معلوم نبود چه بلایی سرم میآمد.
برچسبها:
بعضی وقتا حتی نمی دونیم از كی و از چی باید بترسیم!
♥•٠·
روزی حضرت علی علیه السلام مردی را دید كه آثار ترس در چهره اش نمایان بود. از او پرسید: چرا چنین حالی به تو دست داده؟
مرد جواب داد: من از خدا می ترسم.
امام فرمود: بنده ی خدا! از گناهانت بترس، و به خاطر ظلم هایی كه درباره ی بندگان خدا انجام داده ای، از عدالت خدا بترس و آنچه را كه به صلاح تو نهی كرده، نافرمانی نكن.
آن گاه از خدا نترس؛ زیرا او به كسی ظلم نمی كند و هیچ گاه بدون گناه، كسی را كیفر نمی دهد.
و ذروا ظاهر الاثم و باطنه ( انعام ٢٠)
گناه آشكار و پنهان را وانهید.
برچسبها:
چه وضوی ارزشمندی
گفتش: سرو خمیده، هنوز سرو است !؟
گفت: به یقین!!!
برچسبها:
حاجی آنطور درخودت رفته ای دلم غصه اش میشود ...
سرت را بالا بگیر...
به چه می اندیشی؟
از چه دلگیری؟ ...
راستی حاجی ! قبلا ها یه عده ای میگفتند
شماها رفتید بجنگید که چه بشود؟
خودتان خواستید ،خودتان هم شهید شدید
آن وقتها جبهه میگرفتم و جوابشان را میدادم.
حالا خودمانیم حاجی،
بینی و بین الله رفتی که چه بشود؟
رفتی که آزادی داشته باشیم؟
رفتی که عده ای مانتوهایشان روز به روز تنگ تر
و روسری هایشان روز به روز کوچکتر شود؟
رفتی که ماه محرمی هم پارتی بگیرند
و جشن های آنچنانی؟
رفتی که عده ای دختر و پسر به هم که میرسند
دست بدهند و اگر ندهند به هم بگویند عقب مانده ؟
حاجی جان ؛
جای پلاکت را این روزها زنجیرهای قطور گرفته !
جای شلوار خاکی ات را شلوارهای پاره پوره
و چاک چاک گرفته (که به زور پایشان نگهش میدارند)!
جای پیراهن ساده ی "مردانه ات" را
تی شرت های مارک دار گرفته
(بعضا آب رفته اند) !
پسرانمان زیر ابرو بر میدارند !
دخترمان ابرو تیغ میزنند !
اوضاعی شده دیدنی ... پارکها ، سینماها ،
پاساژها شده اند سالن مد ! و البته دوست یابی!
حاجی تو رفتی که خودت را پیدا کنی و خدایت را
اینها مانده اند و دارند خودشان را گم میکنند !
حاجی ؛ گلوله دست شما را زخم انداخت
و بعدها برد ، اینجا خودشان بر سر و صورت و
دست و بازویشان زخم و نقش می اندازند که
زیبا شوند ... !!!
اینجا به کسی بگویی :
خواهرم ... هنوز بقیه حرف را نگفته شاکی میشود
که چرا شما بسیجی ها نمیگذارید راحت باشیم؟
ما آزادی میخواهیم ...چرا شماها نمیفهمید؟
اینجا اگر ماه رمضان به بعضیها گفتی ماه رمضان است،
حرمت نگه دارید.
تو را میکشند...به همین سادگی
اگر گفتی آقا مزاحم ناموس مردم نشو ،
تو را میکشند و کمترینش اینست که چشمت را کور کنند...
به همین سادگی
داغ بر دلم مانده ...
و من مات و مبهوت از این همه شجاعت
که تو لا اقل از ما انتظارش را داری و نداریمش !
اینجا پسری با تیپ آنچنانی هرچقدر هم که بی احترامی کند
به غیر و سر وصدا کند ،همه میخندند و میگویند چه بانمک !
اما پسری مذهبی که با صدای بلند صلوات بفرستد
بعد از نماز جماعت : بعضیها میگویند:
زهرمار ! داد نزن سرمون رفت !!!
منبع:صبح امید(http://www.tajbakhshiyan1.loxblog.com/)
برچسبها:
عروسی من شهادت است در حجله ی سنگر،غرش توپها ورعد خمپاره ها عقد مرا خواهند خواندوبا پوششی از نقل سرب که بر سرم میبارد از شوق شهادت برخود میبالم و هنگامی که وارد سنگرشدم خمپاره مرا به معشوقم میرساند .
هنگامی که به معشوقم رسیدم دیگر نمیدانم...
ودر آخرکه تابوتم گلباران میشود ،در میان آن همه شورو عشق پیامم را برای شما می سرایم
که امام را تنها نگذارید
اللهم ارزقنا توفیق الشهاده فی سبیل الله
دست نوشته ای از شهید علی محمدی
برچسبها:
فرهاد، شبها تا دیروقت بیدار می ماند او برای اینکه نور لامپ باعث ناراحتی خانواده اش نشود شمع کوچکی روشن می کرد و تا نیمه های شب بیدار می ماند و قرآن می خواند. گاهی از او پرسیدم :«تا نیمه شب چه می خوانی؟» لبخندی زد و می گفت :«هیچی! درس های دانشگاهی ام را مرور می کنم». شهید فرهاد مروتی
منبع : سایت صبح
برچسبها:
برچسبها:
گفت : " فقط دعا كنید پدرم شهید بشه!"
خشكم زد. گفتم دخترم این چه دعاییه؟
گفت:آخه بابام موجیه!
گفتم خوب انشاالله خوب میشه، چرادعاكنم شهید بشه؟
آخه هروقت موج میگیردش و حال خودشو نمیفهمه شروع میكنه منو
و مادر و برادرم رو كتك میزنه! ،
امامشكل ما این نیست!
گفتم: دخترم پس مشكل چیه؟
گفت: بعداینكه حالش خوب میشه ومتوجه میشه چه كاری كرده شروع میكنه دست و پاهای هممون را ماچ میكنه و معذرت خواهی میكنه.
آقا ما طاقت نداریم شرمندگی پدرمون را ببینیم.
آقا جان تو رو خدا دعا كنید پدرم شهید بشه
برچسبها:
داستان کوتاه
یک روز علامه جعفری سوار تاکسی شده بودند ، در مسیر راه نفس عمیقی میکشه و از ته دل میگه : ای خدای من !
راننده تاکسی با اعتراض میگه یه جوری میگی ای خدای من که انگار فقط خدای شماست !!!
ایشان در جواب فورا دو بیت از سعدی می خواند :
چنان لطف او شامل هر تن است
که هر بنده گوید خدای من است
چنان کار هرکس به هم ساخته
که گویا به غیری نپرداخته
برچسبها:
برچسبها:
مادر سقای دشت کربلا ، ام البنین
باغبان گلشن خیرالنّساء ، ام البنین
♥•٠·
حضرت ام البنین در واقعه كربلا حضور نداشت، هنگامى كه بشیر به
مدینه بازگشت و ام البنین را ملاقات كرد، خواست تا خبر شهادت
فرزندانش را به وى دهد ام البنین گفت: رگ قلبم راپاره كردى بچه هایم و
آنچه زیر آسمان است فداى ابا عبد الله علیه السلام، از حسین برایم بگو .
ایام شهادت حضرت ام البنین سلام الله علیها را به پیشگاه مهدی موعود (عج) و تمام شیعیان جهان تسلیت عرض می کنم.
برچسبها:
در صحن و سرایــت همه جا دیــده گشودم
جایـی ننوشتــه است گنــه کار نیایــد . .
♥•٠·
السلام علیـک یا علی بـن موسی الرضــا علیه السلام
برچسبها:
روزی پیرمردی فقیر و گرسنه، نزد پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) آمد و درخواست کمک کرد.
پیامبر فرمود: اکنون چیزی ندارم ولی «راهنمای خیر چون انجام دهنده آن است»،
پس او را به منزل حضرت فاطمه (سلام الله علیها) راهنمایی کرد.
پیرمرد به سمت خانه حضرت زهرا (سلام الله علیها) رفت و از ایشان کمک خواست.حضرت زهرا (سلام الله علیها) فرمود:
ما نیز اکنون در خانه چیزی نداریم. اما گردن بندی را که دختر حمزة بن عبدالمطّلب به او هدیه کرده بود
از گردن باز کرد و به پیرمرد فقیر داد. مرد فقیر، گردن بند را گرفت و به مسجد آمد.
پیامبر (صلی الله علیه و آله) هنوز در میان اصحاب نشسته بود که پیرمرد عرض کرد:
ای پیامبرخدا (صلی الله علیه و آله)، فاطمه (سلام الله علیها) این گردن بند را به من احسان نمود
تا آن را بفروشم و به مصرف نیازمندی خودم برسانم.پیامبر (صلی الله علیه و آله) گریست.
عمّار یاسر با اجازه پیامبر (صلی الله علیه و آله) گردن بند را از پیرمرد خرید.عمار پس از خرید گردن بند،
گردن بند را به غلام خود داد و گفت: این را به رسول خدا (صلی الله علیه و آله) تقدیم کن ، خودت را هم به او بخشیدم.
پیامبر (صلی الله علیه و آله) نیز غلام و گردن بند را به حضرت فاطمه بخشید.غلام نزد فاطمه (سلام الله علیها) آمد و آن حضرت گردن بند
را گرفت و به غلام فرمود: من تو را در راه خدا آزاد کردم. غلام خندید.حضرت فاطمه (سلام الله علیها) راز این خنده را پرسید.
غلام پاسخ داد: ای دختر پیامبر (صلی الله علیه و آله) برکت این گردن بند مرا به شادی آورد،
چون گرسنهای را سیر کرد، برهنهای را پوشاند، فقیری را غنی نمود، پیادهای را سوار نمود،
بندهای را آزاد کرد و عاقبت هم به سوی صاحب خود بازگشت
برچسبها:
ازامیرالمومنین علیه السلام ازعلم سوال شد فرمودند:
چهارکلمه است:
خداوند را به اندازه ای که به او نیاز داری عبادت کن.
خداوند را به اندازه ای که طاقت تحمل اتشش را داری معصیت کن.
برای دنیایت به اندازه ای که در ان عمر داری کارکن.
و برای اخرتت به اندازه ای که در ان باقی میمانی عمل کن.
تا ابد این نکته را انشا کنید / پای این طومار را امضا کنید
هرکجا ماندید در کل امور/ رو به سوی حضرت زهراعلیهاالسلام کنیید..
برچسبها:
از پیامبر اکرم(ص) روایت شده است : در جهنم یک وادی از آتش است که اهل جهنم از
حرارت آن روزی ۷۰ هزار بار به خداوند پناه می برند . و در آن وادی ، اتاقی از آتش است و
در آن اتاق ، چاهی از آتش است و در داخل آن چاه ، تابوتی از آتش است و در داخل آن
تابوت ، ماری از آتش است که ۱۰۰۰ نیش دارد و طول هر نیش آن ۵۰۰ متر است ، و لذا
خداوند به پیامبر می فرماید : بگو پناه می برم به آفریدگار فلق.
یک طایفه از کسانی که اهل این چاه هستند " شرابخواران " می باشند.
برچسبها:
به شیشه های اتاقم دوباره «ها» کردم
و از نوشتن اسمـت بر آن حیا کردم
به روی شیشه کشیدم شبیه یک گنــبد
به پای شیشه نشستم رضا رضا کردم...
برچسبها:
ماجـرای شهیدی که به گردان " زنان غواص" فرستاده شد ! [ حتما بخونید ، خنده داره ]
وقـتی شهید ملکی خـود را برای اعزام به جبهههای حق علیه باطل
معرفی کرد ، به او گفتند باید به گردان حضرت زینب (س) بروی .
شهیـد ملکی با این تصـور که گردان حضرت زینب (س) متعلـق به
خواهران است ، بـه شدت بـا این امر مخالـفت کـرد و خواستار اعزام
به گـردان دیگری شـد امـا با اصرار فرمانده ناچار به پـذیرش دستور و
رفتن به گردان حضرت زینب (س) شـد .
هنگامی که میخواست به سمـت گردان حضرت زینب (س)
حرکت کند ، فرمانده به او گفت این گردان غواص در حوالی رودخانه
دز مستقر است...
شهید ملکی بعـد از شنیدن اسم "غواص" بـه فرمانده التماس کرد
که به خاطر خدا مـرا از اعزام به این محل عفو کنید ، مـن را به گـردان علیاصغر (ع) بفرستید ، گردان علیاکبر (ع) گردان امام حسین (ع)
این همه گردان ، چرا من باید برم گردان حضرت زینب ؟!
اما دستور فرمانده لازم الاجرا بود .
شهید ملکی در طول راه به این میاندیشید که " خدایا من چه چیزی
را باید به این خواهران بگویم ؟! اصلا اینها چرا غواص شدهاند ؟!
یا ابوالفضل (ع) خودت کمکم کن . "
هـوا تاریک بود کـه بـه محل استقرار گردان حضرت زینب رسید ،
شهید ملکی از ماشین پیاده شد ، چند قدم بیشتر جلو نرفته بود که یکدفعه چشمانش را بست و شروع به استغفار کـرد .
راننده کـه از پشت سر شهید ملکی میآمـد ، با تعجب گفت :
حاج آقا چـرا چشماتونـو بستیـن ؟!
شهیـد ملـکی بـا صدایی لرزان گفت : " والله چی بگـم ، استغفرالله
از دست این خواهرای غواص …
راننده با تعـجب زد زیر خنده و گفت : کدوم خواهر حاج آقـا ؟ اینـا برادرای
غواصن کـه تازه از آب بیرون آمدند و دارنـد لباساشونو عوض میکنند .
اینجا بود که شهید ملکی تازه متوجه قضیه شده و فهمید ماجرای گردان
حضرت زینب چیه !!!
برچسبها:
یا لطیف
سید مرتضی آوینی: فرق شهدا و من: شهدا در کار و کمک پیش قدم بودند و من در کار خودم هم تنبل و سست!
...........................................
با این حرف شهید آوینی تکلیف من به نوعی مشخصه!! !!!!
برچسبها:
چكيده
قرآن (وحي منزل بر قلب پبامبر اسلام9)، معجزة بزرگ او است و بر آوردن مثل آن در برخي آيات، تحدي (همانندآوري) شده است؛ ولي تاكنون پاسخي بر تحديهاي قرآن يافت نشده و به نص قرآن، يافت نخواهد شد. در اين مقاله، پس از تعريف معجزه، به سير تاريخي آيات تحدي، اشاره شده؛ سپس وجوه اعجاز قرآن كه شامل اعجاز بياني، يعني چينش واژگان، اسلوب خاص قرآن، سازگاري حروف و معاني، تغيير خطاب در قرآن و اعجاز در صوت و آهنگ قرآن، اعجاز در معارف بلند آن، يعني وسعت معارف و خردمندانه بودن مطالب قرآن، گزارش و تحليل شده و بيان شده كه اعجاز قرآن به همة وجوه آن در كنار يكديگر است.
مقدمه
بحث اعجاز، از آن جهت ضرورت دارد كه دليلي بر صدق ادعاي حقانيت هر پيامبر و مدعي رسالت الاهي است. خواجه نصيرالدين طوسي بر اين امر تأكيد دارد و ميگويد:
راه اطمينان بر راستي هر پيامبري، ارائة معجزه به واسطة آنها بوده است (حلي، بيتا: 275).
علا مه طباطبايي نيز در اين خصوص ميفرمايد:
اعجاز براي اثبات معارف الاهي نيست؛ بلكه اعجاز هر پيامبري براي اثبات رسالت و تصديق پيامبري است (طباطبايي، ج 1، ص 6 - 82)؛
بدين جهت، اعجاز هر پيامبري نه براي اثبات وجود خدا، آن چنان كه برخي پنداشتهاند، و نه براي درستي و كارآمدي معارف خود بوده؛ بلكه در اصل، براي صحت ادعاي پيامبري او است.
اعجاز قرآن نيز از آن جهت سودمند بوده و خواهد بود كه نشاني بر رسالت پيامبر اسلام9 و براي همة مخاطبان پيامبر9، از آغاز بعثت تاكنون، دليلي بر صدق نبوت او است؛ زيرا قرآن، عاليترين و گوياترين معجزة پيامبر گرامي اسلام9 به شمار ميرود كه متن آن، همچنان سالم از هر گونه تغيير و تبديل باقي مانده، و وحي الاهي و هم دليل بر آن وحي است و صدق دروني دارد؛ زيرا در اين خصوص، وحي دليل صدق خويش است (ابو زيد، بيتا: 137). عبدالرحمن ابن خلدون (م 808) از اين امر به صورت اتحاد دليل و مدلول ياد ميكند و ميگويد: بزرگترين، شريفترين و گوياترين معجزهها از نظر دلالت، قرآن كريم است كه بر پيامبر ما نازل شده؛ زيرا در اغلب موارد، امور خارقالعاده، چيزي غير از وحي هستند ... ؛ اما قرآن، هم همان وحي مورد ادعا و هم آن معجزه شگفتانگيز است؛ پس گواه آن وحي در خود آن است و به گواهي بيرون خود (همانند ديگر معجزات همراه با وحي) نياز ندارد؛ از اين جهت قرآن، از نظر دلالت، آشكارترين ادله است؛ زيرا دليل و مدلول در آن به هم پيوستهاند (ابن خلدون، 1417: 1/119).
معناشناسي معجزه
اعجاز در لغت، از ريشة «عجز» به معناي پايان و بُن شيء است (راغب اصفهاني، 334)، و در قرآن نيز به همين معنا آمده است؛ چنان كه خداوند ميفرمايد:
اًِنَّا أَرسَلنَا عَلَيهِم رِيحاً صَرصَراً فِي يَوم نَحسٍ مُستَمِر تَنزِعُ النَّاسَ كَأَنَّهُم أَعجَازُ نَخلٍ مُنقَعِرٍ.
ما تندباد وحشتناك و سردي را در يك روز شوم كه استمرار داشته است، بر آنها فرستاديم كه مردم را همچون تنههاي نخل ريشهكن شده، از جا ميكند (معرفت، 4/16)؛
بدين جهت در معناي عجز، ضعف در برابر قدرت به كار رفته، واژة اعجاز به معناي به عجز درآوردن و ايجاد درماندگي در طرف مقابل است.
آيتا... خويي در تعريف معجزه بيان ميدارد:
معجزه آن است كه فرد مدعي منصبي از مناصب الاهي، كاري را انجام دهد كه فراتر و برتر از قوانين طبيعت باشد و ديگران از انجام آن ناتوان باشند، ضمن آنكه آن كار، گواهي بر درستي او نيز باشد (قمر (54): 19 و 20).
علا مه طباطبايي نيز در تعريف معجزه، اعتقاد دارد:
امري خارق عادت است كه بر تصرف نيروي ماوراي طبيعت، در عالم طبيعت و جهان مادي دلالت دارد، نه آن كه امري باشد كه ضروريات عقلي را باطل كند (خويي، 1401: ص 33).
با توجه به تعاريف مذكور ميتوان بر اين امر تأكيد كرد كه در اعجاز، شرايط ذيل، ضرورت دارد:
1. معجزه همراه با تحدي ومبارزهطلبي است.
2. معجزه كاري است كه ديگران بدون كمك خداوند، از انجام آن ناتوانند؛ بدين سبب، قابل تعليم و تعلم نيست برخلاف سحر و جادو و هيپنوتيزم و مانيهتيزم و... كه از علوم غريبه و اكتسابي هستند.
3. معجزه ميبايد به واسطة مدعي رسالت انجام شود؛ بنابراين، اموري كه بشر گرچه از انجام آنها ناتوان است، مانند حركت خورشيد، ماه و ...، معجزة كسي به حساب نميآيد؛ چون آنها بدون واسطه، كار خداوند است.
اين نكته نيز نميبايد مورد غفلت واقع شود كه اصطلاح معجزه دربارة قرآن كه هم اكنون مرسوم و متعارف است، در آيات قرآن بدان اشاره نشده و اين اصطلاح را همانند ديگر اصطلاحات كلامي و تفسيري، متكلمان و مفسران از قرن سوم به بعد رايج كردهاند و قرآن، از اعجاز با عبارتهاي «بينه و آيه» و ... ياد كرده است مانند:
وَقَالُوا لَولاَ يَأتِينَا بِاَّيَةٍ مِن رَّبٍّهِ أَوَ لَم تَأتِهِم بَيٍّنَةٌ مَا فِي الصُّحُفِ الأُولَي.
و آنها گفتند: چرا [پيامبر]، معجزه و نشانهاي از سوي پروردگارش براي ما نميآورد؟ بگو آيا خبرهاي روشن اقوام پيشين كه در كتابهاي آسماني نخستين بوده است، براي آنها نيامد (طه (20): 133).
قَد جِئتُكُم بِبَيٍّنَةٍ مِن رَبٍّكُم فَأَرسِل مَعِيَ بَنِي اًِسرَائِيلَ قَالَ اًِن كُنتَ جِئتَ بِاَّيَةٍ فَأتِ بِهَا اًِن كُنتَ مِنَ الصَّادِقِينَ.
[موسي گفت:] من در حقيقت، دليلي روشن از سوي پروردگارتان براي شما آوردهام؛ پس فرزندان اسرائيل را همراه من بفرست. فرعون گفت: اگر معجزهاي آوردهاي، پس اگر راست ميگويي آن را ارائه بده (اعراف (7): 105 و 106).
برچسبها:
حواریون و یاران مخصوص و شیفته ی حضرت عیسى علیه السلام روزى در محضر عیسى علیه السلام بودند، و به آن حضرت رو کرده و عرض کردند:
اى آموزگار سعادت ! به ما بیاموز که سخت ترین چیزها چیست ؟
فرمود: سخت ترین چیزها، خشم خدا است
گفتند: چگونه از خشم خدا، در امان بمانیم ؟
فرمود: به همدیگر خشم نکنید تا مشمول خشم خداوند نشوید
حواریون پرسیدند: ریشه و منشاء خشم انسان چیست ؟
حضرت عیسی پاسخ دادند: ریشه ی خشم انسان ، تکبر و خودخواهى ، و حقیر شمردن مردم است
أَ لَیْسَ فی جَهَنَّمَ مَثْوىً لِلْمُتَکَبِّرینَ (زمر 60)
آیا در جهنم جایگاهی برای متکبران نیست؟!
برچسبها:
یه عالِمی تو خواب یا عالم رویا امام زمان رو می بینه که داره به گل ها که بعضی هاشون پژمرده و بعضی هاشون شاداب هستش آب میده.
عالِم میگه برام سوال پیش اومد که این گل ها کی هستند که آبشون میده؟؟؟/
میگه رفتم جلو عرض ادب کردم گفتم آقا جان این گل ها چرا این طوری هستند اصلا این ها کی هستند؟؟؟؟؟؟؟؟؟
فرمودند: این ها طلبه و سرباز هایم هستند.
گفتم چرا بعضی هاشون پژمرده و بعضی هاشون شادابند؟
حضرت کمی سرشان را پایین انداختند و فرمودند:اون هایی که پژمرده هستند طلبه هایی که از نظر تقوا و روحیه معنوی پایین هستند.
عالِم میگه: با این دو چشمام دیدم که چه طوری هم به طلبه ی بد و هم به طلبه خوب آب می دادند....
آقا جان درسته که من گل پژمرده ام و بد.
اما اگرنگاهم نکنی می میرم اقا جااااااااان.
تا کسی رخ ننماید ز کسی دل نبرد
دلبر ما دل ما برد و به ما رخ ننمود
برچسبها:
مے خوانے :
" وَ قَد مَنَعتَ الناس أن یَدخُلوا الا باذنِه ... "
و چـﮧ شیرین تَر كـﮧ وارد مے شَـوے
و مے فـَهـمے
تو یكے از هَمان هایے هَستے كـﮧ اجــآزه ورود پیدا كَرده اے ...
و مَن بــآوَر دارَم كه / یسمَعونَ كَلامے ... /
اذن مے دَهے آقــآ ؟؟
مَن و این دل ِ هوآیے ...
برچسبها:
دانلود کتاب (یاد او) آیت الله مصباح یزدی
برچسبها:
♡ یـا أرحـم الـراحمیـن ♡
▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬
شنـیـده ام که هـر گنـاهی را می بخشی جـز آنکه بـرایـت شـریکی قـرار دهـم.
بـرای مـن ایـن تهـدیـد، چقـدر شیـریـن اسـت!
برچسبها:
عاقل کیست؟
آیت الله مجتهدی تهرانی:
به هر که عقل دادند، چه ندادند؟ به هر که عقل ندادند، چه دادند؟
عقل چیز عجیبی است. البته فکر نکنید عقل همین است که ما داریم
یک دسته دیوانه اند و در دیوانه خانه هستند و ما عاقل هستیم، نه!
عاقل آن است که به فکر آخرت باشد،
کسی که آخرت را انتخاب می کند، این فرد عاقل است.
وکسی که دنیا را انتخاب میکند از نظر اسلام این فرد عاقل نیست....
بنابراین عاقل خیلی کم است..خیلی...
برچسبها:
یک شبهه و یک جواب آسان
میگویند: شما آخوندها میگویید: اگر زكات ندهید باران نمیآید. كشور كانادا اصلاً مسلمان نیست اصلاً زكات هم نمیدهند،
صبح تا شب هم باران میآید.
یا اگر ظلم كنی، سیلی میخوری. فلانی كارش ظلم كردن است و تا حالا هم هیچ سیلی نخورده است. اینها را چه كنیم؟
میگویم: شما كه چای میخوری، اگر وسط چای خوردن عطسه كنی. دستت تكان میخورد، از این نعلبكی و استكان چای
سه قطره سه جا میچكد. یكی بهعینك میچكد. یكی به لباست میچكد، یكی به فرش میچكد.
خود شما سه برخورد میكنی. اگر به عینكت چكید، سریعاً دستمال كاغذی درمیآوری پاك میكنی. چون عینك شیشه است
زود پاك میكنی.
اگر به لباس چكید میگویی: میرویم خانه با دست یا با ماشین لباسشویی میشوییم.
اگر به فرش چكید، میگویید: باشد شب عید! شب عید كه قالیها را میشوییم. منتهی هرچه دیرتر باشد سختتر است.
اگر فوری باشد، دستمال كاغذی. اگر لباس باشد، مشت و مال. اگر قالی شد،دسته بیل. چون قالی را با دسته بیل
میشویند.
كیفر هرچه به قیامت بیفتد خطرش بیشتر است. سه تا را هم آیه داریم. هم دستمال كاغذی، هم مشت و مال، هم دسته
بیل. هر سه در قرآن هست
اما برخورد دستمال كاغذی این است. میگوید:
«وَ ما أَصابَكُمْ مِنْ مُصیبَةٍ فَبِما كَسَبَتْ أَیْدیكُمْ» (شوری/30)
شما چون ایمان دارید، خلافی كردید چوب میخورید. یعنی مؤمن هستید،شیشهای و شفاف هستید، خوب هستید. خدا زود
حال شما را میگیرد، كسی كه همه نمرههایش بیست است اگر یكبار نمرهی 15 گرفت، دبیر میگوید: بیا ببینم. تو كه همه
نمراتت بیست بود. چرا پانزده شدی؟
ولی آن كسی كه هر روز نمرهی صفر میگیرد، آن هم صفر اندازهی در قوری، این دیگر توبیخ ندارد. این از اول تا آخر صفر است.
اگر یك لكه به عمامه سفید افتاد، من فوری میشویم. اما اگر پیراهن سیاه من لك دار شد، كه دیگر نمیشویم. سیاهی روی
سفیدی پیداست.
خوبها را خدا میگوید: چون تو خوبی زكات ندهی، باران نمیآید. چون خوب هستی. چهل تا گوسفند یكی زكات است.
ندهی، گوسفندهایت آسیب میبیند. آدمهای مؤمن را خدا مثل شیشه با آنها برخورد میكند. یعنی خلاف كنند فوری خدا
مچشان را میگیرد.
آدمهای فاسق را برای بعد میگذارد. آیهی خوبها این بود. «وَ ما أَصابَكُمْ مِنْ مُصیبَةٍ فَبِما كَسَبَتْ أَیْدیكُمْ» این آیهی قرآن بود
برای خوبها.
آیهی بدها این است:
«وَ جَعَلْنا لِمَهْلِكِهِمْ مَوْعِداً» (كهف/59)
یعنی عجله نكنید، ...هی نگو شاه كه اینقدر جنایت میكند پس چرا اینقدر خوش است؟! بابا صبر كن. بگذار مبارك جنایت كند،
بعد میگیرند او را مثل گربه در قفس میكنند.«وَ جَعَلْنا لِمَهْلِكِهِمْ مَوْعِداً»
یك آیهی دیگر میگوید: اصلاً در دنیا كارشان نداریم مثل صدام. تا پای اعدام هم نگاه میكند. نه در قفس برود و هیچ
قرآن میگوید:
«أَنَّما نُمْلی لَهُمْ»(آلعمران/178)
این هم آیهی قرآن است. اصلاً در دنیا كارشان نداریم. گذاشتیم برای آخر سال با دسته بیل
پس سؤال: شما كه میگویی: اگر خلاف كنید خدا حالتان را میگیرد، پس چرا خدا حال خلافكارها را نمیگیرد؟
جواب: خلافكارهای خوب را فوری حالشان را میگیرد. خلافكارهای بد را مدت تعیین میكند. خلافكارهای بد بد بد را میگذارد
برای قیامت.
سه تا آیه داریم.
خوب را فوری حالشان را میگیرد.
«فَبِما كَسَبَتْ أَیْدیكُمْ»،
بدها را
"وَ جَعَلْنا لِمَهْلِكِهِمْ مَوْعِداً"
"و «إِنَّما نُمْلی لَهُمْ
حجت الاسلام قرائتی
برچسبها:
«ساده زیستی دختر پیامبر یک نمونه برای زنان امروز جامعه ماست. ما روحیه مصرف گرایی را کنار بگذاریم و در زندگی به حد لزوم اکتفا کنیم و از افراط بپرهیزیم و آرزوهای حقیر و کوچک را فدای ارزش های بزرگ بکنیم؛ نمونه کامل آن را در زندگی فاطمه زهرا (علیهاالسلام) می توان در تاریخ مشاهده کرد. جهیزیه دختر پیامبر، فقیرانه ترین جهیزیه ای بود که در آن روز در بین مردم رایج بود.»
مقام معظم رهبری. 4/11/1364
برچسبها: